پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 183189
ماجراي گفت‌وگوي حضرت امام حسين و عمر سعد در کربلا
تاریخ انتشار : 1394/07/16 10:59:30
نمایش : 2492
روايت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي از گفت‌وگوي حضرت امام حسين عليه‌السلام و عمر سعد در کربلا منتشر شده است. رهبر انقلاب اين سخنان را در تاريخ بيستم مهرماه سال ۱۳۶۳ در نماز جمعه‌ي تهران بيان کرده‌اند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، به مناسبت فرارسيدن محرم الحرام و ايام عزاداري شهادت حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام و ياران ايشان، پايگاه اطلاع‌رساني KHAMENEI.IR در ادامه مسير چهار سال گذشته، مجموعه‌ي تصويري «بعثت خون» را در ۱۰ قسمت منتشر مي‌کند.
در سومين قسمت از مجموعه تصويري بعثت خون ۹۳، روايت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي از گفت‌وگوي حضرت امام حسين عليه‌السلام و عمر سعد در کربلا منتشر شده است. رهبر انقلاب اين سخنان را در تاريخ بيستم مهرماه سال ۱۳۶۳ در نماز جمعه‌ي تهران بيان کرده‌اند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif متن بيانات حضرت آيت‌الله خامنه‌اي که در اين فيلم مي‌بينيد | نماز جمعه تهران ۱۳۶۳/۷/۲۰
در آن هنگامى که حضرت به کربلا رسيده بودند و عمربن‌سعد در روز چهارم محرم ظاهراً وارد کربلا شد. يک مدتى، چند روزى بين امام حسين و عمر سعد هى گفتگو مى‌شد. چند بار عمر سعد بلند شد، آمد توى خيمه‌ى امام حسين، نشستند با هم صحبت کردند. در يکى از اين صحبتها، خطاب به عمر سعد جمله‌ى حضرت، جمله‌ى طلبگارانه است، به عمر سعد مى‌گويد، حالا اين‌جا ببينيد شما تصور وضع را بکنيد، امام حسين يک کسى است که قيام کرده و حالا آمده توى اين بيابان به حسب ظاهر گير افتاده و محاصره شده، ظاهر قضيه اين بود ديگر. حضرت با يک مشت زن و بچه با پنجاه، شصت نفر، چهل، پنجاه نفر آن روز شايد هنوز هفتاد نفر هم نبودند. با چهل، پنجاه نفر مرد، جوان، پير، همه جورى توى اين بيابان ماندند، اطرافشان هم چند هزار مرد مسلحى که پول گرفتند آمدند اين‌جا آدم بکشند؛ حيوانهاى وحشى، همان عُسلان‌الفلوات که خود حضرت در مکه فرمودند همانند گرگهاى درنده‌ى گرسنه‌ى صحرائى؛ شمشيرها دستشان، نيزه‌ها دستشان و دهانهاى بازشان را منتظر طعمه‌هاى اميرعبيدالله قرار دادند. يک عده اينجورى امام حسين را محاصره کرده‌اند. خب، ظاهر قضيه اين است که حسين‌بن‌على اين‌جا گير افتاده ديگر، در يک چنين وضعى شما ببينيد لحن يک آدم چگونه خواهد بود. حالا هم فرمانده‌ى همان لشکرى که على‌الظاهر پيروز هست آمده توى خيمه‌ى امام حسين، صحبتى که بين اينها خواهد گذشت چگونه است؟ قاعدتاً اين صحبت اين خواهد بود که او ملامت کند، آقا چرا آمدى؟ حضرت هم بگويند ديگر حالا شده يک کارى بکنيم، فلان. مى‌بينيم درست به عکس است. وقتى مى‌آيد توى خيمه‌ى امام حسين، امام حسين سؤال مى‌کنند يابن‌سعد! تو چرا حاضر نيستى که با ما حرکت کنى، قيام کنى؟ او مى‌گويد که من بچه‌هايم در آن جايند و گير مى‌افتند. حضرت مى‌گويند برو پس نجنگ با ما، از فرمان عبيدالله سر باز بزن. مى‌گويد نمى‌توانم، مى‌ترسم، به من حمله مى‌کنند، مالم را مى‌گيرند. يعنى حضرت او را در موضع انفعال قرار مى‌دهد. به او اعتراض مى‌کند و او در صدد عذرخواهى از امام حسين برمى‌آيد. يک چنين روحيه‌ى قوى و محکمى.





دانلود
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html